دوستی با خدا

فقط برای رضایت و خوشنودی خداست که این وبلاگ را راه اندازی کردم

دوستی با خدا

فقط برای رضایت و خوشنودی خداست که این وبلاگ را راه اندازی کردم

ای بانوی آب و آیینه! گیاهان از زمین به یاد تو سبز می‌رویند و شقایق ها از ازل تا ابد داغدار زخمی هستند که دستهایی نامهربان بر شانه‌های فدک زدند. هر دری را که می‌بینم دردی در من جوان می‌شود و زخمی کبود در من جوانه می‌زند. هرگاه نام تو بر زبانم می‌وزد جانی دوباره در من ریشه می‌دواند و اندوهی جانکاه زبانه می‌کشد. می‌دانم هیچ سنگی لایق آن نبوده است که بر مزارت بنشیند و از این رو تنها خورشید بر مزار تو سایه‌بان است. در این عالم همه چیز مهاجر است و تنها اندوه تو و زخم پهلوی توست که در کبودی تاریخ ماندگار است
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۱۰
sara ♥♥♥

🕊✨🕊

 

🔹خدایا شکستگى ‏ام را جز لطف و محبتت جبران نکنند، 


🔸و تهیدستى ‏ام را بى ‏نیازى نرساند جز مهر و احسانت، 


🔹و هراسم را جز امان تو آرام ننماید،


 🔸و خوارى ‏ام را جز توانایى ات به عزّت تبدیل نکند، 


🔹و مرا جز فضلت به آرزویم نرساند و شکاف فقرم را جز احسان تو پر نکند، 


🔸و حاجتم را کسى جز تو بر نیاورد، و غمزدگى ‏ام را جز رحمتت برطرف ننماید 


🔹و بدحالى ‏ام را جز مهرت نگشاید و سوز سینه‏ ام را جز وصل تو خنک نکند 


🔸و آتش درونم را جز دیدارت خاموش نگرداند و بر حرارت شوقم به تو جز نگاه به جمالت آب نریزد، 


🔹و آرامشم بدون نزدیک شدن به حضرتت برقرار نشود

و حسرتم را جز نسیم رحمتت برنگرداند، 


🔸و بیمارى ‏ام را جز درمانت‏ شفا ندهد و غمم را جز مقام قربت برطرف نسازد، 


🔹و زخمم را جز چشم‏پوشى ‏ات التیام ندهد، و آلودگى دلم را جز گذشت‏ تو نزداید، 


🔸و وسواس سینه ‏ام را جز فرمانت از میان نبرد، 


🔹اى نهایت آرزوى آرزومندان، اى‏ غایت خواهش خواهندگان، اى دورترین مطلوب جویندگان....


〰💢〰💢〰

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۵۰
sara ♥♥♥

✨✨✨✨✨✨


💕خدای من بمان


ای دیدگانی تار ... می نویسم ... برای تو و برای دل !


دل !....این دل تنگ و تنها ... امروز تنهاتر از هر زمان دیگری هستم.....


تو هستی ! .... در تار و پود لحظاتم.... اما ...


اما.....سهم من از این دنیای رنگی همیشه تنهایی بوده ....


چشمانم را از من مگیر...بگذار تا جان دارم برای تو بنویسم... برای تو و از تو ! ....تویی که مهربانترینی...


خدایا !..........دریاب حال مرا که....از وصف حالم عاجزم....و خسته....


دریاب مرا ! این بنده ی سراسر بغض و حسرت را....


صبر !....صبر را به من هدیه کن !


خدایا !...بگذار دست یابم به هر آنچه که دلم با او آرام میگیرد ...و مگذار ! تو را قسم به خداییت مگذار گناه کنم....


خدایا ! مواظبم باش ! مواظب این روح بی قرار و تنهایم باش !


خدای مهربانم ای بی کران نازنین !...عاشقم بر تو و هر آنچه که به من هدیه می کنی !


بهترین ها را به قلب بی قرار و تنهایم هدیه کن ...ای قدرتمند بی نهایت کریم.


دوستت دارم ای مهربان ...تو را سپاس برای همه ی رحمت هایت ...


با من بمان....خدا....با من که تنها تو نگهدار منی ! به تو و محبت و مهر و هدایتت نیازی مبرم و عمیق دارم.💕

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۳۶
sara ♥♥♥

غم فراق 

عشق وصال 

شوق دیدار 

همه خصوصیات مسیر است 

رسیدن نه چشم براى دیدن میخواهد

نه گوش براى شنیدن نغمه اش

نه زبانى براى تمنا 

نه دلى براى وصال 

چشم و گوش و زبان همه او میشود 

جان همه او میشود 

رسیدن هیچى میخواهد

حتى هیچى هم هیچ میشود 

حتى صفات اش را هم که به امانت داده 

از ما میگیرد تاهمچو او

بى نام و همه او شویم...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۳۳
sara ♥♥♥

قلب من

قالی خداست


تار و پودش از پر فرشته هاست


پهن کرده او دل مرا


در اتاق کوچکی در آسمان خراش آفتاب


برق می زند


قالی قشنگ و نو نوار من


از تلاش آفتاب


شب که می شود خدا


روی قالی دلم


راه می رود


ذوق می کنم گریه می کنم


اشک من ستاره می شود


هر ستاره ای به سمت ماه می رود


یک شبی حواس من نبود


ریخت روی قالی دلم


شیشه ای مرکب سیاه


سال هاست مانده جای آن


جای لکه های اشتباه


ای خدا به من بگو


لکه های چرک مرده را


کجا خاک می کنند؟


از میان تار و پود قلب


جای جوهر گناه را


چطور پاک می کنند؟


آه


آه از این همه گناه و اشتباه


آه نام دیگر تو است


آه بال می زند به سوی تو


کبوتر تو است


قلب من دوباره تند تند می زند


مثل این که باز هم خدا


روی قالی دلم قدم گذاشته


در میان رشته های نازک دلم


نقش یک درخت و پرنده کاشته


قلب من چه قدر قیمتی است


چون که قالی ظریف و دست باف اوست


این پرنده ای که لای تا رو پود آن نشسته است


هدهد است


می پرد به سوی قله های قاف دوست

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۲۹
sara ♥♥♥

وقتی راه رفتن آموختی ،دویدن بیاموز.وقتی دویدن آموختی،پرواز را

راه رفتن بیاموز،زیرا راههایی که میروی جزئی از تو میشودو سرزمینهایی که می پیمایی بر مساحت تو اضافه می کند.

دویدن بیاموز،چون هر چیز را که بخواهی دور است و هر قدر که زود باشی دیر.

و پرواز را یاد بگیر  نه برای اینکه از زمین جدا باشی،برای آن که به اندازه فاصله زمین تا آسمان گسترده شوی... 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۲۷
sara ♥♥♥

 

 خطوط را رها خواهم کرد و

همچنین شمارش اعداد را رها خواهم کرد و

از میان شکل هاى هندسى محدود

،به پهنه هاى حسى وسعت پناه خواهم برد...(فروغ فرخ زاد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۰۶
sara ♥♥♥

 

عشق زاده عمل است

اگر بدانی که کسی جز خود تو نمی تواند تو را خوش بخت کند و اگر بدانی که خوشبختی نتیجه ی عشقی است که در دل تو

 می جوشد آنگاه به افریننده ی عشق تبدیل خواهی شد ارباب عشق خواهی شد.

عشق زاده ی عمل است عشقی که در عمل تجلی میکند آفریننده ی خوشبختی نیز هست.تنها راه آفرینش عشق تمرین 

عشق است تمرین است که تو را آفریننده عشق می سازد... مسیحا برزگر


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۴
sara ♥♥♥